بررسی نظریه تألیف کانت و انشاء ملاصدرا از منظر معرفت شناسانه
زینب السادات میرشمسی
بحث معرفت شناسی در طول تاریخ فلسفه ذهن بسیاری از متفکران را به خود معطوف داشته است، کانت و صدرا از جمله فلاسفه ای هستند که به بررسی نحوة برقراری ارتباط میان انسان و جهان خارج پرداختند و علی رغم همة تفاوتهایی که در موضع، موضوع و نتایج بحث آنها وجود دارد در دو مسئله به یکدیگر نزدیک می شوند؛ یکی نقش فعّال انسان در شناسایی و دیگری توجه به برقراری ارتباط میان حس، خیال وعقل. این مقاله ضمن آگاهی از تفاوت لوازم و خاستگاه بحث این دو فیلسوف بر آن است که با مشاهدة نظریة انشاء و تألیف در آینه یکدیگر بستر مناسبی فراهم آورد تا زوایای پنهان این دو نظریه روشن تر گردد و به دو سوال اصلی یعنی نقش انسان در عمل شناسایی و ارتباط حس و خیال و عقل در فرآیند شناخت پاسخ داده شود. بر این اساس مقاله ای در سه بخش تنظیم شد؛ در بخش نخست به بررسی دیدگاه اسلاف ملاصدرا و کانت پرداختیم تا فضای فکری و خاستگاه نظریات مشخص شود. در بخش دوم به تبیین نظریة تألیف و انشاء پرداختیم و در نهایت در بخش پایانی به تعدادی از نتایج این دو نظریه اشاره شد. این رساله بر اساس روش کتابخانه ای و با بهره گیری از کلید واژه هایی نظیر صدرای شیرازی، ایمانوئل کانت، معرفت شناسی، استنتاج استعلایی ، علم، نفس و... انجام شده است.