طرح مباحثي چون گفت وگوي اديان، مسبوق به سابقه است؛ اما زمان طرح دوباره اين موضوع، حکايت از نيازمندي هاي جديد براي بشر، بررسي و تفکر مجدد در مورد آن را ضرور ساخته است. واقعيت اين است که ماحصل تکاپوهاي بشري در دهه 1990 در قالب «گفت و گو» صورتي خاص يافت و با افول جذابيت هاي ايدئولوژي هاي پرمدعاي مادي و تزلزل مطلق انگاري علم و عقلانيت، گرايش به دين در عصر جهاني شدن افزايش يافت. از اين روي اين پرسش مطرح مي شود که در فضاي محيطي متاثر از فرايند جهاني شدن، گفت و گوي اديان داراي چه نقش و جايگاهي در روابط متقابل انسان ها و مجتمع هاي انساني نظير دولت ـ ملت ها است. در اين مقاله سعي شده است با تمرکز بر رشد جريان هاي ضد سکولار و گرايش به درکي نو از فرهنگ در سطح بين الملل، جايگاه گفت و گوي اديان در فضاي موسوم به جهاني شدن تبيين گردد.