586p............................GHARB DAR GOFTEMANE ISLAM GARAHA)MOTALE MOREDI IRAN(.pdf
Title Proper
غرب در گفتمان اسلامگراها( مطالعه موردی ایران)
Other Title Information
۱۳۸۱
Language of Parallel Title Proper
این پایان نامه با حمایت مالی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال ۲۸۳۱ حمایت شده است
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
ت، ۲۸۳ ص
Specific Material Designation and Extent of Item
1
NOTES PERTAINING TO BINDING AND AVAILABILITY
Text of Note
غیرمرجع
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Body granting the degree
دانشگاه تهران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی
Dissertation or thesis details and type of degree
علوم سیاسی
Date of degree
1387/12/27
Discipline of degree
کارشناسی ارشد
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
ر این رساله متغیر اروپا مداری بعنوان یکی از عوامل پیدایش و یا گسترش روحیه غربزدگی و غربستیزی مورد بررسی قرار گرفته است . مطابق فرضیه این رساله اروپا مداری بعنوان تلاش غرب برای مرکزیت بخشیدن به ارزشها ، هنجارها، فرهنگ ، و تمدن غرب به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم به غربزدگی دامن زده است . روش مستقیم عبارت بوده از حضور بلاواسطه غرب در جهان سوم بصورت نیروهای استعماری در این روش استعمارگران علوه بر چشمداشت به منافع اقتصادی رسالت تمدن بخشی به انسانها و جوامع غیر متمدن جهان سومی را نیز برای خود قائل بوده اند . این وجه از اروپا مداری در اواسط قرن بیستم با پیدایش جنبش های آزادیبخش در کشورهای مستعمره را به افول نهاد ضمن آنکه احساسات ضد غربی قوی را در بین ملل مستعمره و بخصوص در بین روشنفکران جهان سومی ضد غربی قومی را در بین ملل مستعمره و بخصوص در بین روشنفکران جهان سومی ایجاد کرد . شیوه غیر مستقیم اروپا مداری شیوه ای بود که توسط رهبران نخبگان و برخی از روشنفکران کشورهای توسعه نیافته بر پایه برتری طرح غربی و تلاش برای رسیدن ب چنان الگویی اتخاذ گردید . به عبارت دیگ اجماعی در بین سیاستمداران و روشنفکران کشورهای عقب مانده جهت اقتباس طرح غربی و پیاده کردن ان در کشورهای خود به وجود آمده بود نکته ای که این سیاستمداران وروشنفکران از آن غافل بودند . این بود که طرح غربی متخص و برآمده از نیازهای آن جوامع بود . ضمن انکه فرهنگ خاص خود را نیز می طلبید و از بسیاری جهات با ارزش ها فرهنگ ها و سنت های جوامع جهان سومی مغایر بود . بنابراین به جای آنکه مدرنیسم وارد این کشورها شود تنها چهره ای مخدوش از آن وارد شد . چیزی که ما آن را شبه مدرنیسم می نامیم . دولت پهلویستی نمونه ای از چنین مدرنیسمی بود که تا اواخر دهه هفتاد میلادی برایران مسلط بود . ناکارآمدی و ناتوانی الگوی شبه مدرنیستی مخالفان زیادی را در بین طیف گسترده ای از چپ ها و ملی گرا ها گرفته تا اسلام گرا ها ایجاد کرد . و در نهایت در غیاب جانشین توانمندی برای آن و در شرایطی که الگوی چپ ها و ملی گراها هم موفقیت چندانی به دست نیاورده بود اسلامگرا ها قویترین پاسخ را به آن دارند . آنان به جای مدرنیته غربی و طرح غربی اسلام را که سالها بعنوان یک دال برتر در جوامع اسلامی و ایران را عمل کرده بود نشاندند . به این ترتیب اسلامگرا ها به عنوان مهمترین مخالفان دولت پهلویستی و به تبع آن غرب در امدند . این رساله کوششی بود برای اثبات این فرضیه .
TOPICAL NAME USED AS SUBJECT
Entry Element
غرب
Entry Element
جهانی شدن
Entry Element
سکولاریسم
Entry Element
ناسیونالیسم
Entry Element
اسلام
PERSONAL NAME - PRIMARY RESPONSIBILITY
Entry Element
علی اکبر بهرامی
Entry Element
عنوان
Entry Element
^aدانشگاه تهران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی