گر چه اموالتان را دادید که دیدن علی بن موسی(علیه السلام)، مهمتر از آن آویزههای زینتی و اموال بود، اما وقتی حرامیان راه جنگ و ستیز در پیش گرفتند؛ پسران موسی کاظم(علیه السلام) با سلاحهای اندک خود به آنها هجوم بردند، اما صد افسوس که طولی نکشید که پیکرهای بیسر آنان، در میدان کارزار بر جای ماند و تو در میان سرهای بیبدن میگشتی و نمیدانستی این پیکر کدام برادر یا برادرزاده است ... ماندنت در این شهر و این سرزمین، عهدی است به یادگار میان تو و هر مسافری که از اینجا راهی زیارت برادرت، علی بن موسی الرضا(علیه السلام) میشود و نگاهش در نگاه ازلی شمس الشموس گره میخورد، او را باز گوید از زنی که در آخرین نگاه، آه حسرت چشمانش را به او بخشیده تا به برادر برساند که بیاذن تو، نمیتوان راهی زیارت برادر شد و مگر میتوان دوباره به زیارت تو آمد و حامل سلام برادر نبود!"