بررسی اثر درمانی تحریک مغناطیسی فرا جمجمهای تکرار شونده بر فعالیت مسیرهای قشری نخاعی در کودکان فلج مغزی
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
شکوفه پروین
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۷
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۳۵ص.
Other Physical Details
جدول نمودار
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
مهندسی پزشکی (بیولکتریک)
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه: فلج مغزی در اثر آسیب به مغز در چند ماهه اول تولد ایجاد می شود که می تواند باعث اختلالات گوناگونی از جمله اختلالات حرکتی شود. شدت مشکلات عملکردی فرد با گذشت زمان می تواند بدتر شود. نوع اسپستیک فلج مغزی، شایع ترین نوع این بیماری است. تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای ابزاری غیر تهاجمی و موثر برای تغییر شبکه عصبی قشری مغز است که می تواند باعث ایجاد تغییرات ماندگار در مسیرهای قشری و کنترلی نزولی گردد. هدف: هدف از این پژوهش مطالعه اثرات درمانی تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکرار شونده (rTMS) بر فعالیت های مسیر قشری نخاعی، فعال سازی عصبی عضلانی، سفتی عضلانی، تحریک پذیری بیش از حد رفلکس و مهارت های راه رفتن کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپستیک یک سویه است. روش کار: چهار کودک مبتلا به فلج مغزی اسپستیک یک سویه در این پژوهش شرکت کردند. دو نفر به طور تصادفی در گروه مطالعه و دو نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه مطالعه چهار جلسه در هفته به مدت 3 هفته درمان rTMS را دریافت کرد و سپس چهار روز در هفته به مدت 3 هفته درمان rTMS و بلافاصله کاردرمانی معمول را پس از هر جلسه rTMS دریافت کرد. گروه کنترل نیز دوره درمانی مشابه گروه مطالعه را گذراند با این تفاوت که از کویل تحریک غیر واقعی در جلسات rTMS استفاده شد. درمان rTMS به صورت مهاری با فرکانس 1 هرتز بود که 1200 پالس به قشر حرکتی کنترل کننده پا در نیمکره سالم بیماران اعمال شد. هر جلسه درمان rTMS به مدت 20 دقیقه طول کشید و هر جلسه کاردرمانی که شامل تمرین های معمول کاردرمانی برای بیماران فلج مغزی بود، 45 دقیقه به طول انجامید. فعالیت های مسیر قشری نخاعی را با آزمایش تحریک مغناطیسی فراجمجمه¬ای تک پالس (TMS) ، فعال سازی عصبی عضلانی را با ثبت بیشینه انقباض ارادی و غیر ارادی عضله، سفتی عضلانی را با تصاویر سونوالاستوگرافی و تحریک پذیری بیش از حد رفلکس را با پاسخ رفلکس H ارزیابی نمودیم. ارزیابی ها در چهار مرحله، یعنی پیش از درمان، پس از هفته سوم درمان، پس از پایان درمان و یک ماه پس از پایان درمان انجام شدند. یافته ها: پارامترهای اصلی مورد بررسی در آزمایش TMS شامل تاخیر پتانسیل برانگیخته حرکتی (MEP) ،دامنه پیک تا پیک MEP،دوره سکوت قشری (cSP) و شدت تحریک برای گروه مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافتند. میزان فعال سازی عصبی عضلانی برای گروه مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافت. پارامترهای مورد بررسی در تحلیل بافت تصاویر سونوالاستوگرافی یعنی همبستگی، انرژی، واریانس و انتروپی برای گروه مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافتند. نرخ بیشینه H/M، تاخیر پاسخ H، شدت تحریک بیشینه دامنه H و شیب منحنی فراخوانی در آزمایش رفلکس H برای گروه مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافتند. ارزیابی های بالینی تست حرکت و تعادل (TUG)، سرعت راه رفتن (10MWT) و استقامت راه رفتن (6MWT) برای گروه مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافتند. تمام بهبودی های حاصل شده تا یک ماه پس از پایان درمان نیز در ارزیابی های پیگیری مشهود بودند که نشان دهنده ماندگاری نتایج به دست آمده است. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که درمان rTMS به همراه کاردرمانی می تواند باعث بهبود فعالیت های مسیر قشری نخاعی، فعال سازی عصبی عضلانی، سفتی عضلانی، رفلکس ها و مهارت های راه رفتن در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپستیک یک سویه گردد و این بهبودی می تواند اثرات ماندگار داشته باشد. بنابراین این روش می تواند به عنوان یک ابزار درمانی موثر برای بهبود اختلالات عصبی عضلانی که در اثر بیماری فلج مغزی اسپستیک به وجود می آیند، در نظر گرفته شود.