بررسی اثر سوپرناتانت حاصل از کشت سلول های ایمنی NK بر آپوپتوز القا شده در مدل تومور اورگانوئید سرطان کلورکتال
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
بنیامین پارسه
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۱
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۱۲ص
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی(PhD)
Discipline of degree
علوم سلولی کاربردی
Date of degree
۱۴۰۱/۰۵/۰۵
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
سرطان کولورکتال(CRC) یکی از فراوان¬ترین انواع سرطان دستگاه گوارش بوده و از نظر فراوانی سومین بدخیمی شایع در جهان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در ایالات متحده می باشد. در حال حاضر یکی از شایع ترین سرطان های دستگاه گوارش در ایران کولورکتال است که از نظر بروز در مردان ایرانی رتبه سوم و در زنان ایرانی رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است. بنابراین ضروری است که استراتژی های بهینه برای ارزیابی عوامل جدید و مؤثر و دخیل در درمان به دست آید. از این رو، نیاز فوری به مدل های مناسب تومور وجود دارد که بتواند ویژگی های کلیدی بافت انسان را از نظر فیزیولوژیک تکرار کند. اخیرا، مدل های سه بعدی تحت عنوان ارگانوئید که بر مبنای گرفتن سلول و بافت از شخص و ایجاد مدل متناسب با بیماری فرد، توسعه یافته است و می تواند بر کمبودهای مدل های کلاسیک کشت دوبعدی سلول و مدل های حیوانی غلبه کند. سلول درماني مي تواند يک چشم انداز مناسب برای درمان سرطان باشد. سلولهای کشنده طبیعی (NK) لنفوسیتهای ذاتی هستند که میتوانند سلولهای تومور را از طریق مسیرهای مختلف، از جمله ترشح گرانولهای سیتوتوکسیک در سیناپسهای ایمونولوژیک و اتصال لیگاندهای القاکننده آپوپتوز با گیرندههای مرگ روی سلولهای تومور، از بین ببرند. این لیگاندها همچنین در کاندیشن مدیوم سلول های NK (NK-CM) به فرم محلول وجود دارند. در این پژوهش، ما از سیستم کشت ارگانوئیدی CRC مشتق از بیمار را که به عنوان یک مدل جدید برای تحقیقات CRC که از دهه گذشته در آزمایشگاه های مراکز تحقیقاتی معتبر رواج پیدا کرد، ایجاد کردیم. ارگانوئیدهای تومور با هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) رنگ آمیزی شدند و با تومور اصلی گرفته شده از بیمار مقایسه شدند. تمایز سلول های گابلت و ترشح موکوس با استفاده از رنگ آمیزی هیستوشیمیایی پریودیک اسید-شیف و آلسیان بلو ارزیابی شد. علاوه بر این، ارگانوئیدهای تومور برای نشانگرهای CDX2 و Ki67 با ایمونوهیستوشیمی (IHC) رنگآمیزی شدند تا منشاء گوارشی و تکثیر آن بررسی شود. سلول های NK اولیه با استفاده از بیان نشانگر CD56 و فقدان نشانگر CD3 جدا و کشت داده شدند. پس از فعال سازی سلول های NK توسط IL-2 کاندیشن مدیوم سلول ها جمع آوری شدند. آپوپتوز پس از رنگ آمیزی Annexin V-FITC/PI با فلوسیتومتری اندازه گیری شد. در نتیجه، با وجود NK-CM حاوی لیگاندهای القا کننده آپوپتوز، اشکال محلول این لیگاندها نتوانستند باعث القای آپوپتوز در ارگانوئیدهای سرطان کولون مشتق از بیمار شوند. با این وجود، ما یک مدل سرطانی معتبر و قابل اعتماد بر اساس داده های هیستوپاتولوژیکی بافت توموری بیماران و ارگانوئید های مشتق از آن ها ( مدل های شخصی شده) در شرایط آزمایشگاهی گزارش می کنیم.