داستان کتاب حاضر، با موضوع جنگ ايران و عراق، پنجمين شماره از مجموعة از يادنرفتگان است. در اين داستان دکتر اميد علي ارجمند به پيشنهاد پسرش سامان به مدرسه ميرود و خاطرات خود را از جنگ بازگو ميکند. او ستوان يکم خدمات بهداري در جنگ بوده است که در عمليات حصر آبادان و علمياني که اسم او را تک بهمن شير گذاشتهاند شرکت داشته است. تکي که موجب ناکامي دشمن در محاصرة کامل آبادان شده بود و موجب مجروح شدن وي گرديده بود. او از جنگي ميگويد که موجب تغيير مسير زندگياش شده و اينک به عنوان يک دکتر مجروح به جامعه خدمت ميکند. دکتر ارجمند در پايان صحبتهايش، از مخاطبان ميخواهد که هيچگاه مجروحان بستري در آسايشگاهها را از ياد نبرند و به ديدن آنها بروند.