موضوع پایان نامه ما «صراط مستقیم و نقد پلورالیزم دینی » است. اما از آنجا که حقیر علاقه مندم این موضوع و مبحث را تا سر حد امکان، تنقیح نمایم، در آغاز رساله خویش به بیان نقش دین در ابعاد زندگی مادی، معنوی، فردی و اجتماعی انسان پرداخته و سپس نقش دین در خودآگاهی و دیگر آگاهی و تأثیر آن در نهادهای دینی را تبیین کرده و سعی نموده ام بیان کنم که تعدد و اختلاف ادیان، چه نقشی در تأثیر «دین» در رویکردهای فوق دارد. آنگاه پس از بیان غیر قابل انکار بودن تکثر در نژادها ، رنگهای مختلف، زبانهای متعدد، فرهنگهای متفاوت، ادیان متنوع، اندیشه های گوناگون، گرایشها، میلها و سلیقه ها مغایر، بیان نمودم که در مواجهه با کثرت ادیان و مذاهب، چهار سؤال اساسی مطرح می باشد. 1) ادیان مختلف چه بهره ای از حقیقت دارند؟ 2) چرا در طول تاریخ، ادیان و مذاهب مختلفی ظهور کرده اند، نه دین و مذهب واحد؟ 3) چه دلایلی و عللی، علی الخصوص امروزه بشر را به قبول و اظهار بهره مندی پیروان ادیان دیگر، از حقیقت سوق داده است؟ 4) پیروان هر دینی با پیروان ادیان دیگر چگونه رفتار کنند؟ که مجموعه مباحثی که در ذیل کثرت گرایی دینی در جامعه ما مطرح شده است، در واقع پاسخهایی هستند به یکی از چهار سؤال فوق که خالی از خلط و ابهام نیستند. آنگاه، موضع گیریهایی متفاوت در مواجهه با مسأله تعدد و تنوع ادیان را تبین نموده و پس از ذکر دیدگاههای متفاوتی همچون «طبیعت گرایی»، «وحدت گرایی»، «شمول گرایی»، [که هر چند موضوع پایان نامه ما نبود، ولی بی ارتباط با آن هم نمی باشد و برای تنقیح و جامعیت هر چه بشتر بحث لازم است] ونقد و بررسی مختصر هر یک از آن دیدگاهها، به بیان تفصیلی و نقد و بررسی دیدگاه «کثرت گرایی» و پیشینه تاریخی آن، مبانی، ادله، مدلول، لوازم، آثار و نتایج آن، مبادرت نمودم و با بضاعت مزجات سعی نمودم هر چه بیشتر روشن کنم که مرام پلورالیزم دینی از هشت منظر (و شاید هم از منظرهای دیگر) تأمل بردار و نقد و نقض پذیر است. 1) از لحاظ علل و عوامل تاریخی، اجتماعی پیدایش. 2) از حیث شمول و تمامیت مبانی، دلائل طرح شده، صدق و صحت نتایج مورد ادعا. 3)از جهت لوازم فلسفی و عقلی مترتب بر آن. 4) از نظر لوازم کلامی و دینی مترتب بر آن. 5) از دریچه روش شناختی با توجه به تناقضات و مغالطات فراوانی که دلدادگان این مرام مرتکب شده اند. 6) از زاویه سو فهم و فعل هایی که توسط مدعیان پلورالیسم در زمینه اسناد و اسناد مدعیات روی داده است. از جمله بد فهمی یا تحریف معنوی آیات، روایات و اشعار مورد استناد، و نیز نسبت دیدگاههای پلورالیستی به برخی متفکران و اندیشمندان. 7) از جنبه روانشناختی و تبعات روانی اعتقاد تام نظری به پلورالیسم، اگر ممکن و متمشی باشد. 8) از منظر جامعه شناختی و پیامدهای اجتماعی التزام جدی عملی به «تکثرگرایی». پس از نقد و بررسی دیدگاههای فوق و بیان لوازم و توالی فاسد پلورالیزم، رابطه و زمینه سازی پلورالیزم با «سکولاریسم»، لیبرالیسم و اومانیسم را طرح و تبین نمودم . و در نهایت به طرح و تفسیر «حصرگرایی» و نظریه مختا که گونه خاصی از انحصارگرایی است، پرداخته و ادله و براهین خود را ذکر نموده و شبهات مطرح شده را جواب می گوئیم.