در ارتباط با (رابطه نفس و قوا) دیدگاه های مختلفی مطرح است که در یک دسته بندی به د و دسته تقسیم می شوند: الف: دسته ای که برای نفس، قوائی قائل نیستند: گروهی از این دسته می گویند: هر انسانی، دارای نفوس متعددی است که تمام کارهایش را به واسطه ی همین نفوس مختلف، انجام می دهد؛ لذا نیازی به قوا نیست. گروهی دیگر از این دسته، مانند فخررازی، می گویند: هر انسانی، یک نفس دارد و همین نفس، تمام کارها، غیر ار کارهای تحریکی غیرارادی، را مباشرة انجام می دهد. ب: دسته ای که قائلند انسان، علاوه بر نفس واحد، دارای قوای متعددی نیز هست: از این گروه، افرادی مانند ابن سینا می گویند: نفس، کلیات را مباشرة بدون نیاز به قوا، درک می کند و سایر کارها را با استخدام قوا انجام می دهد. گروه دیگر از این دسته، مانند ملاصدرا می گویند: قوای متعدد، مراتب و شؤون نفس بوده، وجود فی نفسه *؛ لذا نفس، تمام کارها را مباشرة انجام می دهد منتها بعضی کارها را در مرتبه ذات و بعضی دیگر از کارهایش را در مراتب قوایش انجام می دهد و برای همین گفته شد: النفس فی وحدتها کل القوی و فعالها فی فعله قد انطوی