ترجمه و تحقیق در مورد نظریات و روشهای تفسیری ده مفسر از طبری تا طباطبایی
نام نخستين پديدآور
شمس محمد کاظم پور
وضعیت نشر و پخش و غیره
محل نشرو پخش و غیره
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تاریخ نشرو بخش و غیره
1387
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
بنیان این رساله کارشناسی ارشد بر اساس تألیف خانم(مک اولیف) بنا شده است که با توجه به بیان صریح ایشان و استنباط اینجانب می توان هدف او را از اینکار بقرار زیر توصیف کرد: نخست اینکه مؤلف با توجه به گستردگی تفاسیر و مفسرین قرآن کریم مجبور بوده است بصورت گزینشی آثار ده مفسر را انتخاب کرده و خود نیز اذعان می دارد که اینکار جامع و مانع نمی باشد و فقط ترتیب تاریخی(کرونولوژیک) عصر زندگی آنها ملاک کار بوده است. دوم اینکه همین نگاه و انتخاب گزینشی، طیفی از تحلیل تفسیری از اواخر قرن نهم میلادی تا اواخر قرن بیستم را شامل شده است که از طبری آغاز و به علامه طباطبایی ختم می گردد. سومین نکته اینکه از جهتی دیگر از میان این ده مفسر، چهار تفسیر گزینش شده دو تا به زبان فارسی و دو تا به زبان عربی بوده است که همگی توسط مفسرین شیعی نگارش یافته اند که سیر منطقی از کلاسیک تا معاصر را نیز پوشش می دهند. چهارمین موضوع آنکه اگر چه ممکن است 6 مفسر باقیمانده را سنی مذهب نلقی کنیم اما دیدگاههای متنوع و متفاوتی را در خود جای داده اند، از رویکرد کلامی تفسیر زمخشری که به دیدگاههای معتزلی نزدیک است تا فخرالدین رازی که با اندیشه اشعری همخوانی دارد، در حالی که رویکرد همچون حنبلی مذهبان را می توان در آثار ابن جوزی و ابن کثیر یافت، همچنین بی شک نمی توان از قرایت نوگرایانة رشید رضا در تفسیر المناراش نیز چشم پوشید. مؤلف نیز با توجه به تجدید چاپ های مکرر این تفاسیر از زمانهای قدیدم تا بحال خود اذعان می دارد که این کوشش های مستمر نشاندهنده سرزندگی و تاییدی بر اهمیت حیاتی این تفاسیر در زندگی فکری مسلمانان بوده است. پنجمین نکته اینکه بدلیل اهداف مقایسه ای که در لابلای نمایندگان نحله های مختلف فکری این تفاسیر در نظر بوده است و نیز جهت برطرف کردن این نقص گهگاه از نگرش صوفی گرایانه سمبل این نحله که در محی الدین عربی متجلی می گردیده نیز سود جسته است. ششمین و آخرین نکته اینکه مؤلف در دستری بودن این تفاسیر در بازار توزیع قاهره را مبنای کار خود قرار داده و خود نقصانی را در این توزیع کتاب با توجه به اختلاف و حوادث بین ایران و عراق(در زمان تألیف این اثر) می بیند و ضمن با اهمیت دانستتن آن بدان اشاره ای نیز می کند.