«ذلک القرآن فا ستنطقو، و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه الا ان فیه علم مایأتی و الحدیث من الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم». معنی ظریف قرآن بسان پرتو آینه، لرزان و از دسترس اندیشه گریزان است، اما وقتی در دلی افتاد، تا ناپیداترین زوایای روان او نفوذ کرده، آن را مجذوب خود می سازد. قرآن کریم در صدها آیه، حاوی ویژگیها و ملاکهای اسوه های راستین بشر است و با بیان آن ملاکها صاحبان آنها را مدح و ستایش می کند، گروههای انسانی نمونه ای، چون: مخلصین، مؤمنین، مخبتین، اولواالالباب، صالحین، صابرین، خاشعین، عباداالرحمن، الموفون بعهدهم، متقین و ... از سوی قرآن به جانهای تشنة مخاطبان معرفی شده اند و تصویر کاملی از شخصیت و حالات روحی و ظاهری و زندگی مادی و معنوی این وارستگان ارائه شده است. در مقابل، آیاتی نیز وجود دارد که ویژگیها و صفات منفی انسانهای بی ایمان را در قالب عناوینی چون: کافرین، فاسقین، منافقین، فاجرین و ظالمین بیان نموده است. از آنجا که درک بار معانی الفاظ فوق با رجوع به کتب لغت معتبر، کفایت نمی کند بعد از تحلیل لغوی هر یک از واژه ها بر اساس معاجم لغت با بهره گیری از تفاسیر قرآن، نحوة کاربرد واژه ها در سیاق آیات مورد توجه قرار گرفته است. زیرا توجه به سیاق، دامنة معنی لغوی را گسترش داده یا حصر می نماید و معنی مناسب را از میان معانی متعدد در کتب لغت مشخص می کند و با توصیف عناوین به کاررفته از حیث مصداق عملی و تجسم عینی و خارجی، می توان به چگونگی حصول این مفاهیم پی برد. این مطمئن ترین تبیین و توضیح از مفاهیم است که مقصود الهی را در عناوین قرآنی به وضوح مشخص می سازد و مقدمه ای است برای شخصیت شناسی که در پرتو آن می توان به ارزیابی شخصیتها پرداخت. از طرفی با کسب چنین آگاهی و شناختی نسبت به تعاریف قرآنی مفاهیم و واژه ها چگونگی رسیدن به خصلتهای ایمانی را می توان بدست آورد و به تبع آن از صفات منفی که نمودی از بی ایمانی است اجتناب کرد. آری برای گشودن قفل قلبهای خود«ام علی قلوب القفالها» و دست یافتن به گنجینه های رحمن باید «تدبر» در قرآن و کشت کردن در زمین پر برکت این کتاب را تمرین کرد. چنانکه اولین تربیت شده این مکتب فرمود: در روز قیامت منادی ندا می دهد که امروز هرکس گرفتار کشت خویش و پاسخگوی سرمایه گذاری عمر در زمینه ای است که انتخاب کرده، غیر از کشتکاران قرآن. پس باید از این گروه و پیروان قرآن بود و بوسیله آن پروردگار را شناخت و نفس را نصیحت کرد و آراء و نظریات شخصی را متهم و مغشوش شناخت.