با پایان جنگ سرد، همگرایی منطقهای برای تامین نیازها و اهداف گروهها و مناطق مختلف جغرافیایی به یکی از مشخصههای اصلی سیاست و اقتصاد جهانی، در کنار جهانی شدن تبدیل شد .در عرصه عمل، شمار قابل توجهی از سازمانهای اقتصادی منطقهای شکل گرفتند .در این دوره، قدرت اقتصادی به عنصر مهم تشکیلدهنده قدرت سیاسی و حتی نظامی در عرصه بینالمللی تبدیل شده و کشورها از طریق دیپلماسی اقتصادی در تلاش برای بهرهگیری از فرصتها و امکانات اقتصادی در صحنه بینالمللی برای کسب نفوذ سیاسی، امنیت ملی و منطقهای و در نهایت منافع مجموعه میباشند .به رغم تجارب به نسبت موفق همگرایی منطقهای در اغلب مناطق جهان ازجمله اروپا و آسیای جنوب شرقی و حتی افریقا؛ خاورمیانه و زیر مجموعه خلیج فارس به عنوان یک استثناء دراین خصوص محسوب میشود و این موضوع که امنیت منطقهای از بطن همکاریهای اقتصادی، فنی، تجاری و رابطه فرهنگی و دینی سر بر میآورد و جغرافیای منطقه نیز ایجاب میکند که امنیت منطقهای به صورت دسته جمعی باشد، در خلیج فارس تحقق نیافته است .این در حالی است که خلیج فارس یکی از مهمترین مناطق ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیک و یکی از غنیترین مناطق جهان از نظر وجود ذخایر انرژی است که بعد بینالمللی به خود گرفته است به طوری که هر نوع تحول در عرصههای سیاسی منطقهای و بینالمللی به نحوی بر امنیت این منطقه ت╩ثیرگذار است .اگر چه بعضی کشورهای منطقه متناسب با نوع تحولات، الگوهای امنیتی را برای آن به کار بسته و پیشنهاد دادهاند اما تاکنون به دلیل وارداتی بودن الگوها موفق نبوده است این تحقیق درصدد است با روش تحلیلی و تفسیری و با استفاده از منابع کتابخانهای به بررسی دلایل عدم شکلگیری یک سازه منطقهای بپردازد و در پایان به فرصتهای از دست رفته، اشاره و به ارائه راهکارهایی برای تشکیل این سازه فراگیر در منطقه خلیج فارس بپردازد
ترجمه
پديدآور
احمد بخشی
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
بررسی عدم شکلگیری سازه منطقهای در خلیج فارس
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )